فرمول قیمت گذاری محصول، روش های قیمت گذاری کالا و خدمات،

فرمول قیمت گذاری محصول

فرمول قیمت گذاری محصول تصمیم‌گیری درباره قیمت‌گذاری خدمات و محصولات یکی از مهم‌ترین تصمیماتی است که در کسب‌وکار شما باید انجام دهید. این تصمیم بر تمامی بخش‌های کسب‌وکار تأثیر می‌گذارد، از جمله مسائل مالی تا شیوه‌ای که در بازار مشاهده می‌شوید. اما در عین حال، توجه به جنبه‌های روانی و بازاریابی قیمت نیز بسیار حائز اهمیت است.

قیمت محصول شما یک شاخص بسیار مهم برای جایگاه‌یابی است. آیا شما فکر می‌کنید که وقتی کمپانی‌هایی مانند رولزرویس یا فراری قیمت محصولات خود را تعیین می‌کنند، فقط هزینه مواد اولیه را محاسبه می‌کنند و سپس مقداری سود به آن اضافه می‌کنند؟ بیشتر احتمالاً خیر. قیمت، هسته اصلی جایگاه محصول را تشکیل می‌دهد.

در واقع، قیمت‌گذاری باید بر اساس چندین عامل متنوع مورد بررسی قرار گیرد. این عوامل شامل عوامل داخلی شما، مانند هزینه‌های تولید، مواد اولیه، نیروی کار، هزینه‌های مدیریتی و سود مورد انتظار، و عوامل خارجی مانند میزان تقاضا و عرضه در بازار، رقابت، قدرت خرید مشتریان و ارزش واقعی محصول نسبت به رقبا است. در ادامه به استراتژی های قیمت گذاری محصول اشاره می کنیم.

سه پایه مهم در قیمت‌ گذاری کالا چیست؟

سه مفهوم اصلی که قیمت یک محصول را برای فروش تعیین می‌کنند، باید در فرآیند قیمت‌گذاری کالا مورد توجه قرار گیرند تا بتوان فروش محصول را به طور منطقی افزایش داد. ترکیب این عوامل به شما کمک می‌کند تا در کسب‌وکار خود در موقعیت‌های مختلف قرار بگیرید و به تناسب، آزادی عمل شما در تعیین قیمت نیز افزایش یا کاهش یابد.

اموزش صفر تا صد قیمت گذاری محصول

هزینه‌ای که مشتریان برای استفاده از کالا و خدمات شما پرداخت می‌کنند، همان مبلغی است که شما برای محصولات خود تعیین می‌کنید و فرآیند قیمت‌گذاری را انجام می‌دهید.

تمام هزینه‌های صرف شده برای یک محصول، از جمله هزینه‌های ثابت و متغیر، در نهایت در هزینه کلی خلاصه می‌شوند. اگر نتوانید برآورد دقیقی از هزینه‌های ساخت یک محصول داشته باشید، نمی‌توانید قیمت مناسبی برای آن تعیین کنید و در نتیجه حاشیه سود پایداری نخواهید داشت.

حتماً عباراتی مانند “مشکلی نیست، می‌ارزد” یا “نسبت به قیمتش ارزش دارد” را شنیده‌اید. ارزشی که شما در ذهن مشتریان ایجاد می‌کنید می‌تواند عامل تعیین قیمت منطقی باشد. این ارزش می‌تواند شامل تصویر برند در ذهن مشتری، خدمات پس از فروش و پشتیبانی، یا حتی اعتبار شرکت شما باشد.

در بحث استراتژی قیمت‌گذاری، شما با این سه پایه به طور مستقیم سروکار دارید و با توجه به آن‌ها می‌توانید قیمت‌گذاری مناسبی برای محصولات خود انجام دهید.

استراتژی قیمت گذاری محصول

مدل های مختلفی از قیمت گذاری وجود دارند؛ اما در این مقاله برترین فرمول قیمت گذاری محصول را معرفی می کنیم. اینها مواردی هستند که در کشورمان بیشترین کاربرد را دارند و برندهای بزرگ از این مدل ها استفاده می کنند.

تعداد گزینه در قیمت گذاری محصول

امکان دارد ارائه زیاد پیشنهادات مانع فروش شود. روانشناسی پشت این مسئله روش های قیمت گذاری کالا و خدمات این است که افراد ممکن است مانند گوزنی که به نور چراغ عقب ماشین خیره می‌شود و تکان نمی‌خورد، محدود شوند. ترس از انتخاب نادرست باعث می‌شود که آنها در واقع تصمیمی نگیرند. اگر به شرکت اپل و محصولات بسیار موفق آن نگاه کنید، متوجه خواهید شد که در هر مورد، دو یا سه گزینه انتخابی ارائه می‌شود. به نظر می‌رسد این تعداد گزینه متوسطی است که بین ارائه گزینه‌های کم و فشار ذهنی ناشی از ارائه گزینه‌های زیاد، توازنی مناسب را برقرار می‌کند.

ارائه اقلام بسیار گران قیمت

در هر بازار، یک درصد کوچکی از جمعیت تمایل دارند که محصولاتی با بهترین کیفیت را داشته باشند. این گروه از مصرف‌کنندگان بیشترین توجه خود را به شاخص “بهترین بودن” که در آن قیمت محصول تعریف می‌شود، می‌کنند. برخی از افراد آمادگی دارند تا ۱۰، ۲۰ یا حتی ۱۰۰ برابر بیشتر از قیمت محصولات مشابه را پرداخت کنند، به عنوان مثال خرید ماشین‌های رولزرویس، جت‌های شخصی و سایر محصولات هم‌رده.

با این حال، اگرچه این محصولات ممکن است در هر روز هفته فروخته نشوند، اما اگر شما آن‌ها را در کنار سایر کالاها در لیست خرید خود نداشته باشید، بدون شک شما در حال رها کردن پولتان روی میز هستید، به این معنی که فرصت خرید این محصولات را از دست می‌دهید.

حتی اگر تعداد کمی از این محصولات را به فروش برسانید، می‌تواند به شما سود قابل توجهی را عاید کند. همچنین، این کار می‌تواند مشتریانی با قدرت خرید بالا را جذب کند که به جای تمرکز بر قیمت، بر پرستیژ، خدمات و راحتی خرید تمایل دارند.

بطور کلی، یکی از مزایای اصلی محصولات گران‌قیمت این است که می‌توانند قیمت سایر محصولات شما را به نسبت مناسبی نشان دهند. به طور ساده، 10 درصد از مشتریان شما ممکن است بتوانند 10 برابر یا بیشتر از قیمت معمولی بپردازند و 1 درصد دیگر می‌توانند حتی 100 برابر بیشتر از قیمت معمولی پرداخت کنند. بنابراین، با داشتن این نوع محصولات گران‌قیمت، می‌توانید از این افراد سود بیشتری به دست آورید و به طور همزمان از اینکه پول را دست نخورده روی میز نمی‌گذارید، مطمئن شوید. این مورد یکی از پرطرفدارترین فرمول قیمت گذاری محصول در ایران می باشد.

مقاومت در برابر ارائه تخفیف

زمانی که در یک بازار رقابتی فعالیت می‌کنید، تمایل به ارائه تخفیف برای جذب مشتریان بیشتر وجود دارد. اما باید با احتیاط از این استراتژی استفاده کنید، زیرا ممکن است باعث افت حاشیه سود، کاهش سودآوری و تضعیف جایگاه بازاریابی شما شود. اگر قصد دارید از استراتژی رهبر زیان‌ده استفاده نکنید، بهتر است از تخفیفات به‌میزان لازم استفاده کنید. در استراتژی رهبر زیان‌ده، سعی می‌کنید با قیمت پایین مشتری را جذب کرده و سپس با بیش فروشی یا فروش محصولات و خدمات تکمیلی، سود بیشتری را بدست آورید.

بهترین گزینه در مقایسه با تخفیف، افزایش ارزشی است که ارائه می‌دهید. اضافه کردن جوایز، افزایش تعداد محصولات یا ارائه خدمات تکمیلی می‌تواند ارزش واقعی به مشتریان اضافه کند، درحالی که برای شما هزینه کمتری داشته باشد.

معکوس کردن ریسک

اغلب افراد از ریسک‌های ناخواسته اجتناب می‌کنند. آن‌ها از مواجهه با هزینه‌های غیرمنتظره نگرانند، به طوری که ممکن است شامل استفاده از اطلاعات، هزینه‌های درمانی یا حتی هزینه‌های مشاوره شود. اگر بتوانید این نگرانی‌ها را برای آنها برطرف کنید، احتمالاً افزایش چشمگیری در فروش خواهید داشت.

نکته مهم قیمت گذاری محصول: مهم است که به صورت مستمر استراتژی هارو تست کنید تا در نهایت به یک استراتژی مختص برندتان برسید. اگر یک استراتژی اجرا کردید و نتیجه مثبت بدست نیاوردید. ناامید نشوید و از استراتژی های دیگر قیمت گذاری استفاده کنید.

چگونه محصولات خود را قیمت‌گذاری کنیم؟

نحوه صحیح قیمت گذاری، قیمت گذاری بازار محور را توضیح دهید، قیمت گذاری در بازاریابی

همواره لازم است کالاهای خوب قیمتی منصفانه و رقابتی داشته باشند، در عین حال بتوانند به بیشترین سود مازاد و حاشیه سود ناخالص دست پیدا کنند. بسیاری از خرده‌فروشان به جای تلاش برای افزایش حاشیه سود، به دنبال روش‌هایی برای کاهش قیمت‌ها هستند و به اشتباه بر روی جزئیات غلط تمرکز می‌کنند. در حقیقت، مردم برای خرید کالاها به شرایط مناسب پول بیشتری می‌پردازند؛ به طور مثال، آنها ممکن است برای برندها، راحتی، بسته‌بندی و کالاهای کمیاب و صدها عامل دیگر هزینه بیشتری بپردازند.

البته، اگر قادر باشید سود خود را دو برابر کنید، عالی است. اگر حتی بتوانید آن را هفت برابر کنید، بهتر است. اما چه چیزی باعث می‌شود بهترین خریدار شوید؟

متأسفانه، بسیاری از خرده‌فروشان به اشتباه معتقدند که تنها یک سری فرمول برای قیمت‌گذاری محصولات وجود دارد. به طور سنتی، قانون قیمت‌گذاری دوبرابری (یعنی ضرب قیمت خریداری شده در دو) را در نظر می‌گیرند. اما به نظر ما، این یک رویکرد خودکشی است. شما هستید که تصمیم می‌گیرید که کالا را با چه قیمتی به فروش برسانید تا سوددهی داشته باشد. البته، استثناهایی هم وجود دارند.

بررسی هزینه های ثابت و متغیر در قیمت گذاری محصول

در ابتدا نحوه صحیح قیمت گذاری، فاکتورهایی مانند استانداردهای صنعتی، ترندها و رقابت در فروش محصول شما اهمیت زیادی ندارند؛ بلکه هدف نهایی، یعنی “کسب درآمد” است که اهمیت بیشتری دارد. برای رسیدن به این هدف، اولین قدم ثبت هزینه‌هایی است که در فرآیند تولید محصول خود برخوردارید.

هزینه، یکی از عوامل اصلی در قیمت‌گذاری نهایی محصول است و به دو دسته متغیر و ثابت تقسیم می‌شود.

هزینه‌های متغیر، هزینه‌هایی هستند که با توجه به حجم و میزان تولید، تغییر می‌کنند. به عنوان مثال، قیمت بسته‌بندی، قیمت مواد اولیه و هزینه حمل و نقل می‌توانند به هزینه‌های متغیر اشاره کنند. همچنین، در محاسبه هزینه‌های متغیر نیاز است که به زمانی که به تولید محصول اختصاص می‌دهید، ارزشی نسبت دهید. زمان در کسب‌وکار معادل پول است و بنابراین باید ارزش زمان خود را محاسبه کنید.

بعد از محاسبه هزینه‌های متغیر، نوبت به ثبت و محاسبه هزینه‌های ثابت می‌رسد. هزینه‌های ثابت، هزینه‌هایی هستند که بدون توجه به حجم تولید، ثابت و یکسان باقی می‌مانند. مثال‌هایی از هزینه‌های ثابت شامل اجاره دفتر شرکت، هزینه‌های مجوز تولید و حقوق ثابت کارمندان می‌شوند.

سپس، تمام هزینه‌های ثابت و متغیر را با یکدیگر جمع می‌زنیم تا مشخص شود که تولید محصول شما در یک دوره زمانی (ماهانه یا سالانه) چقدر هزینه دارد.

عددی که از جمع هزینه‌های ثابت و متغیر به‌دست می‌آید، بسیار مهم است؛ زیرا با استفاده از این عدد، می‌توانید قیمت محصول خود را به‌گونه‌ای تعیین کنید که کسب‌وکارتان همیشه سودآور باشد.

شناخت صنعت و بازار رقابتی محصول برای تعین قیمت محصول

بعد از محاسبه هزینه‌های ثابت و متغیر، مرحله بعدی قیمت‌گذاری شامل شناخت صنعت و بازار رقابتی محصولتان است. در ابتدا، باید بررسی کنید که مردم برای محصولات مشابه با محصول شما حاضرند چقدر هزینه کنند. این مقدار هزینه را در جایی ثبت کنید، زیرا در ادامه به آن نیاز خواهیم داشت.

در گام بعدی فرمول قیمت گذاری محصولات، باید تمایزهای محصول شما را با محصولات موجود در بازار مشاهده کنید و مزیت رقابتی آن را شناسایی کنید. برای این کار، لازم است بازار رقابتی و صنعتی که در آن فعالیت می‌کنید را به‌خوبی بشناسید تا بتوانید مزیت رقابتی محصول خود را پیدا کنید. پس از شناخت مزیت رقابتی، ارزش آن را تعیین کنید و در قیمت‌گذاری نهایی به آن توجه کنید.

نحوه قیمت گذاری محصول

در اینجا ممکن است بپرسید: “آیا می‌توانم محصولم را با قیمتی بیشتر یا کمتر از قیمت بازار به فروش برسانم؟” اگر نظر ما را می‌خواهید، پاسخ ما مثبت است؛ اما باید به نکاتی که در ادامه می‌گوییم توجه کنید.

اگر قصد دارید محصولات خود را با قیمتی بالاتر از قیمت بازار عرضه کنید، باید مشتریان را متقاعد کنید که محصول شما از سایر محصولات موجود بهتر است. برای مثال، در حوزه کسب و کار، شاید با کتاب‌های منتشر شده توسط انتشارات آریانا قلم آشنا باشید. این انتشارات به‌صورت تخصصی در زمینه ترجمه و نوشتن کتاب‌های مدیریت کسب و کار فعالیت می‌کند.

 و دلیل قیمت بالاتر کتاب‌های آن نسبت به سایر ناشران، انتشار کتاب‌ها به صورت تمام رنگی و با جلد و صفحه‌آرایی منحصربه‌فرد آن است. به عنوان مثال، کتابی به نام “واقع‌نگری” از هنس روسلینگ را بسیاری از ناشران ترجمه کرده‌اند و میانگین قیمت این کتاب در بازار حدود ۸۵ هزار تومان است؛ اما آریانا قلم این کتاب را به شکلی خلاقانه در قالب یک روزنامه با صفحات تمام رنگی منتشر کردهشده است که در بین مخاطبان بسیار محبوب شده است.

مثال روش قیمت گذاری محصول

مثالی که مورد بحث قرار گرفت، یک نمونه از ارائه محصول با قیمتی پایین‌تر از قیمت بازار است. در اینجا، ما به مشتریان باید ثابت کنیم که کیفیت محصول را فدای قیمت آن نکرده‌ایم. برای توضیح بیشتر، یک مثال جذاب را مطرح می کنیم:

امروزه “آبی‌بانک” با طراحی و شکل‌دهی خاص خود، دست به اقداماتی خاص زده است. “آبی‌بانک” که یک بانک دیجیتال جدید محسوب می‌شود، بر خلاف سایر بانک‌ها، هیچ‌گونه هزینه‌ای بابت افتتاح حساب بانکی و صدور کارت بانکی از مشتریان دریافت نمی‌کند. 

حتی در برخی روزها، “آبی‌بانک” اعلام می‌کند که برای تراکنش‌های بانکی از مشتریان کارمزدی دریافت نمی‌کند. این بانک دیجیتال برای ارائه این مزایا، هیچ هزینه‌ای را از مشتریان دریافت نمی‌کند و در اپلیکیشن خود امکانات بیشتری نسبت به سایر اپلیکیشن‌های بانکی ارائه می‌دهد. به همین دلیل، “آبی‌بانک” می‌تواند به عنوان یک نمونه موفق در نظر گرفته شود که محصول خود را با قیمتی کمتر از قیمت بازار عرضه کرده و همچنین سودآور است.

چگونه محصولاتمان را قیمت گذاری کنیم؟

حال، شما باید تحلیل کنید که کدام یک از گزینه‌های  فرمول قیمت گذاری محصول برای شما مناسب است. ممکن است در نهایت به این نتیجه برسید که بهترین راهکار، تعیین قیمتی است که با قیمت مشابه محصولات رقبا همخوانی داشته باشد.

باید توجه داشت که مهمتر از قیمت‌گذاری، شناخت محصول شما در بازار است. برای این منظور، باید بخشی از زمانتان را به مطالعه و شناخت برند خود و رقبا اختصاص دهید.

فرمول قیمت گذاری بر حسب هزینه

در استراتژی قیمت‌گذاری بر حسب هزینه، تنها هزینه تولید و توزیع محصول در نظر گرفته می‌شود. پس از محاسبه کل هزینه‌های مربوط به تولید محصول، یک درصد خاص به قیمت محصول اضافه می‌شود و این قیمت به مشتری اعلام می‌شود. به طور مثال، یک شرکت تولید رب با هر واحد رب که تولید می‌کند، ۳۳ هزار تومان هزینه (شامل هزینه گوجه‌فرنگی و بسته‌بندی) دارد.

برند رب سازی

این شرکت هر ماه 100 میلیون تومان برای پروموشن و بازاریابی خود هزینه می‌کند. در 30 روز، برند مورد نظر حدوداً 20,000 رب گوجه‌فرنگی تولید می‌کند. با فرض اینکه هزینه تبلیغات برای هر رب گوجه‌فرنگی 5,000 تومان باشد، هزینه تبلیغات کل برای تولید 20,000 رب گوجه‌فرنگی معادل 100 میلیون تومان خواهد بود.

برند رب سازی به طور میانگین 40 کارمند دارد و ماهانه به آن‌ها 100 میلیون تومان حقوق می‌دهد. با توجه به اینکه هر رب گوجه‌فرنگی میانگیناً 5,000 تومان پول کارمند را به خود اختصاص می‌دهد، هزینه حقوق کارمندان همچنین 100 میلیون تومان است.

همچنین، هزینه توزیع هر محصول تقریباً 2,000 تومان است. با توجه به اینکه هزینه توزیع هر رب گوجه‌فرنگی 2,000 تومان است و تعداد 20,000 رب گوجه‌فرنگی تولید می‌شود، هزینه توزیع کل برای تمام رب‌ها حدوداً 40 میلیون تومان خواهد بود.

بنابراین، هر رب گوجه‌فرنگی در این شرکت هزینه‌ای معادل 45,000 تومان برای شرکت بر می دارد.

همین حالا که هزینه‌ی کل شرکت محاسبه شده است، زمان آن رسیده است که درصدی به آن اضافه کرده و آن را در اختیار عموم قرار دهد. به عنوان مثال، استراتژی این شرکت این است که برای هر واحد محصولی که فروخته می‌شود، 25% سود کسب کند. با توجه به این درصد، 25% از 45 هزار تومان تقریباً 11250 تومان می‌شود. با استناد به این محاسبه، این برند رب گوجه‌فرنگی خود را با قیمت 56250 تومان به فروشگاه‌ها عرضه می‌کند. البته فروشگاه‌ها نیز چند درصدی را به این قیمت اضافه می‌کنند.

استراتژی قیمت گذاری مبتنی بر هزینه

هدف اصلی این استراتژی قیمت‌گذاری، به دست آوردن سود قابل مشاهده و قابل اندازه‌گیری است. استراتژی قیمت‌گذاری بر اساس هزینه، یکی از روش‌های مفید و جهانی قیمت‌گذاری است که به وسیله آن می‌توانید هزینه‌های تولید و سایر هزینه‌ها را جبران کنید و در نتیجه سود به دست آورید. این استراتژی در گذشته بسیار مورد استفاده قرار می‌گرفت و در حال حاضر نیز برخی شرکت‌ها از آن استفاده می‌کنند. این روش به دلیل سادگی و کم خطر بودنش، جذابیت زیادی داشته است، البته برای حداکثر سوددهی، لازم است از استراتژی قیمت‌گذاری پویا و با توجه به تقاضا استفاده کنید.

قیمت گذاری برحسب هزینه دو نوع دارد:

قیمت گذاری به اضافه سود

در روش قیمت‌گذاری اضافه بر بهای تمام شده (cost-plus pricing)، هزینه‌ها و سود مورد نیاز برای انجام یک پروژه یا ارائه یک محصول در نظر گرفته می‌شوند. در این روش، ابتدا هزینه‌های مورد نیاز برای انجام پروژه، شامل هزینه‌های مواد اولیه، نیروی کار، تجهیزات و هرگونه هزینه دیگری که در فرآیند تولید یا ارائه محصول ایجاد می‌شود، محاسبه می‌شود.

سپس، به این هزینه‌ها یک درصد سود اضافه می‌شود. این درصد سود معمولاً توسط شرکت تعیین می‌شود و بر اساس دلایل مختلفی مانند هدف سوددهی، ریسک‌های مرتبط با پروژه و شرایط بازار تعیین می‌شود. اضافه کردن سود به هزینه‌ها، قیمت نهایی محصول یا خدمات را تعیین می‌کند.

به عنوان مثال، اگر هزینه‌های مورد نیاز برای انجام یک پروژه 100،000 واحد پول باشد و شرکت تصمیم بگیرد 10٪ سود را به این هزینه‌ها اضافه کند، قیمت نهایی پروژه برابر با 110،000 واحد پول خواهد بود.

روش قیمت‌گذاری اضافه بر بهای تمام شده به خصوص در شرکت‌های ساختمانی و صنعتی که با هزینه‌های متغیر و پیچیده روبرو هستند، استفاده می‌شود. این روش به آن‌ها امکان می‌دهد تا هزینه‌های دقیق مرتبط با پروژه را در نظر بگیرند و سود مورد انتظار خود را نیز به‌راحتی محاسبه کنند. همچنین وکلا، حسابداران و مشاغلی از این دست با اضافه کردن مقدار استاندارد از این روش استفاده می کنند.

قیمت گذاری سر به سر

این استراتژی که به عنوان قیمت‌گذاری بازده هدف شناخته می‌شود، یکی از روش‌های قیمت‌گذاری بر اساس هزینه است. در این روش، فقط هزینه‌های تمام شده برای تولید و توزیع محصول محاسبه می‌شود و هیچ درصدی برای سود اضافه نمی‌شود. به جای اینکه روی هر واحد محصول مقداری سود اضافه شود، این روش محاسبه می‌کند که شرکت باید چند واحد از محصول را بفروشد تا هزینه‌های تولید را پوشش دهد. به عبارت دیگر، هزینه متغیر از قیمت تعیین شده کم می‌شود و سپس هزینه ثابت به آن افزوده می‌شود، بنابراین سود مشخص می‌شود.

مزایای قیمت گذاری بر حسب هزینه

استراتژی قیمت‌گذاری بر اساس هزینه با مزایایی همراه است که می‌توان به طور خلاصه به آنها اشاره کرد. این استراتژی به شما این امکان را می‌دهد که بدون ریسک از دست دادن مشتری، سود کسب کنید. با این روش، می‌توانید قیمت محصول را بر اساس هزینه‌ها تعیین کنید و از این طریق سود حتمی را تضمین کنید. علاوه بر این، این روش ساده و آسان است، زیرا نیازی به تحلیل بازار و مشتریان برای تعیین قیمت ندارید. با تعدادی ساده از عوامل هزینه می‌توانید قیمت را مشخص کنید و به راحتی سود خود را در ماه و سال محاسبه کنید.

استفاده از این استراتژی شفافیت را به همراه دارد. وقتی مشتریان قیمت نهایی محصول را و درصد سود منطقی شما را می‌بینند، به شما اعتماد می‌کنند و این می‌تواند باعث شود که مشتریان وفادار شوند. همچنین، این روش با اکثر استراتژی‌ها و اهداف شرکت‌ها سازگاری دارد و پیش‌بینی فروش با استفاده از این استراتژی به راحتی امکان‌پذیر است.

معایب قیمت گذاری بهای تمام شده

علاوه بر تمام مزایایی که روش قیمت‌گذاری بر اساس هزینه دارد، مجموعه‌ای از معایب نیز وجود دارد که برخی از شرکت‌های بزرگ از آن استفاده نمی‌کنند. این معایب عبارتند از:

1. عدم ترغیب مشتری به خرید: زمانی که یک کسب و کار قیمت محصول یا خدمات خود را بر اساس هزینه تعیین می‌کند، ممکن است مشتریان احساس کنند که ارزشی برای پولی که پرداخت می‌کنند، دریافت نمی‌کنند. این موضوع می‌تواند موجب کاهش تقاضا و فروش شود.

2. تفاوت قیمت بازار: استفاده از روش قیمت‌گذاری بر اساس هزینه ممکن است منجر به تعیین قیمت‌هایی بیشتر یا کمتر از میانگین نرخ بازار شود. این موضوع می‌تواند باعث عدم جذابیت محصول یا خدمات برای مشتریان و در نتیجه، از دست دادن بازار به رقبا شود.

3. کنترل هزینه‌ها: وقتی که کسب و کارها قیمت خود را بر اساس هزینه تعیین می‌کنند، انگیزه‌ای برای کنترل هزینه‌ها ندارند زیرا هزینه‌ها را در قیمت نهایی محصول یا خدمات لحاظ می‌کنند. این ممکن است منجر به بی‌کفایتی مدیریت هزینه‌ها شود و در نهایت به کاهش سود و عملکرد کسب‌وکار منتهی شود.

4. عدم پوشش هزینه‌های پیش‌بینی‌نشده: ممکن است برخی هزینه‌های غیرمنتظره مانند هزینه‌های تعمیر دستگاه‌ها، به شرکت‌ها بیافتد که در تعیین قیمت بر اساس هزینه، این هزینه‌ها پوشش داده نشده و ممکن است به کاهش سود و تضعیف موقعیت مالی شرکت منتهی شود.

این معایب نشان می‌دهند که استفاده از روش قیمت‌گذاری بر اساس هزینه ممکن است با چالش‌هایی همراه باشد که شرکت‌ها باید به دقت بررسی کنند تا تصمیم مناسبی را بگیرند.

ساده‌ترین فرمول قیمت‌ گذاری برای یک محصول چیست؟

اگر می‌خواهید از یک روش ساده برای تعیین قیمت محصول خود استفاده کنید، بهترین روش استفاده از فرمول قیمت فروش است. با استفاده از این فرمول، می‌توانید به‌راحتی قیمت محصول خود را تعیین کنید:

قیمت فروش = قیمت تمام‌شده + میزان سود

برای محاسبه قیمت فروش، باید به قیمت تمام‌شده (قیمتی که شما برای تهیه محصول پرداخت کرده‌اید) میزان سود (درصدی از قیمت تمام‌شده) را اضافه کنید.

البته باید توجه داشت که هر کسب‌وکاری نمی‌تواند به‌طور مطلوب از این فرمول استفاده کند. در ادامه مقاله، روش‌های دیگری را برای شما معرفی می‌کنیم؛ اما قبل از آن، به یک نکته مهم اشاره می‌کنیم.

توجه: با توجه به اینکه در دنیای کسب‌وکار استراتژی‌های مختلف فرمول قیمت گذاری محصول وجود دارند، ما نمی‌توانیم یک فرمول قیمت گذاری معرفی کنیم. هر فرمولی را که می‌خواهید استفاده کنید، باید با توجه به عواملی از قبیل نوع صنعت، اندازه کسب‌وکار، ساختار و مدل کسب‌وکارتان تعیین شود.

3 روش جامع قیمت گذاری محصول

حال که به این نتیجه رسیده‌ایم که فرمول قیمت‌فروش برای هر کسب‌وکاری منطقی نیست، بهتر است چند نکته مهم را برای قیمت‌گذاری محصولات مرور کنیم. این نکات به شما کمک می‌کنند تا یک استراتژی مناسب و اصولی برای تعیین قیمت محصولات خود انتخاب کنید.

هزینه‌های ثابت و متغیر خود را محاسبه کنید

در ابتدا، استانداردهای صنعت، ترندها یا حتی میزان رقابت در بازار فروش محصول شما مهم نیست؛ بلکه هدف اصلی ما «کسب درآمد» است که اهمیت زیادی دارد. اولین گام برای دستیابی به این هدف، ثبت هزینه‌هایی است که در فرایند تولید محصول خود پرداخت می‌کنید.

هزینه‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند: هزینه‌های متغیر و هزینه‌های ثابت.

هزینه‌های متغیر فرمول قیمت گذاری محصول، هزینه‌هایی هستند که با تغییر در حجم تولید شما نیز تغییر می‌کنند. به عنوان مثال، هزینه‌های بسته‌بندی، مواد اولیه، و حمل و نقل از جمله هزینه‌های متغیر هستند. همچنین، باید ارزش زمانی که به تولید محصول می‌گذارید را نیز در نظر بگیرید، زیرا زمان نیز در واقع هزینه است و باید به آن ارزش دهید.

پس از محاسبه هزینه‌های متغیر، باید هزینه‌های ثابت را نیز محاسبه کنید. این هزینه‌ها، هزینه‌هایی هستند که بدون توجه به حجم تولید، ثابت و دائمی باقی می‌مانند. مثال‌هایی از هزینه‌های ثابت شامل اجاره دفتر، هزینه‌های مجوز، و حقوق پرسنل ثابت می‌باشد.

حالا با جمع زدن تمام هزینه‌های ثابت و متغیر، می‌توانید هزینه تولید محصول را محاسبه کنید. این عدد بسیار اهمیت دارد، زیرا به شما کمک می‌کند تا قیمت نهایی محصول خود را به‌طوری تعیین کنید که کسب و کارتان همواره سودآور باشد.

شناخت صنعت و بازار رقابتی محصولات

پس از محاسبه هزینه‌های ثابت و متغیر در فرمول قیمت گذاری محصول، نخستین مرحله در فرآیند قیمت‌گذاری، شناخت بهتر صنعت و بازار رقابتی محصول شماست. در این مرحله ابتدا باید تحقیق کنید که مردم برای محصولات مشابه با محصول شما چه مقدار هزینه می‌کنند. این اطلاعات را باید دقیقاً ثبت کنید زیرا در مراحل بعدی از آن استفاده خواهیم کرد.

در مرحله بعدی، باید تفاوت‌ها و مزیت‌های رقابتی محصول خود را نسبت به محصولات مشابه در بازار شناسایی کنید. برای این کار، نیاز است تا بازار رقابتی و صنعت مربوطه را به دقت بشناسید تا بتوانید مزیت رقابتی محصول خود را به خوبی تعیین کنید. پس از شناخت مزیت رقابتی، باید ارزش افزوده آن را تعیین کرده و در فرآیند قیمت‌گذاری نهایی این ارزش را لحاظ نمایید.

سوال متداول فرمول قیمت گذاری محصولات

در این مرحله ممکن است سوال شود که “آیا می‌توانم محصول خود را با قیمتی بیشتر یا کمتر از قیمت بازار عرضه کنم؟” اگر نظر ما را بپرسیدید، پاسخ مثبت است؛ با این حال، باید به نکاتی که در ادامه اشاره می‌شود توجه کنید.

در صورت تمایل به عرضه محصول با قیمت بالاتر از میانگین بازار، باید بتوانید مشتریان را متقاعد کنید که محصول شما ارزش بیشتری نسبت به سایر محصولات دارد. برای مثال فرمول قیمت گذاری محصول، می‌توان به موفقیت انتشارات آریانا قلم در زمینه ترجمه و نشر کتاب‌های مدیریت کسب‌وکار اشاره کرد. این انتشارات با استفاده از جلد و صفحه‌آرایی منحصربه‌فرد و چاپ به روز، محصولاتی را با قیمت‌های بالاتر عرضه می‌کند که به دلیل ارزش افزوده و تفاوت‌هایشان با سایر محصولات، توانسته‌اند جایگاه خود را در بازار پیدا کنند. به عنوان مثال، کتاب “واقع‌نگری” از هنس روسلینگ که توسط آریانا قلم منتشر شده، با ارایه طراحی منحصر به فرد و چاپ به روز خود، مورد توجه بیشتری از مخاطبان قرار گرفته و بنابراین توانسته است با قیمتی بالاتر از میانگین بازار عرضه شود.

در قیمت گذاری محصولات مخاطب هدف خود را بشناسید

هر محصول یک بازار هدف و گروهی از مخاطبان هدف دارد. این مخاطبان افرادی هستند که به محصولات یا خدماتی که شما ارائه می‌دهید، بیشتر از دیگران علاقه‌مند هستند. این افراد دارای علایق، حساسیت‌ها، ارزش‌ها، عقاید و به ویژه عادت‌های خرید متفاوتی هستند. بنابراین، ضروری است که مخاطبان هدف خود را به درستی شناسایی کرده و آن‌ها را در فرآیند قیمت‌گذاری مدنظر قرار دهید.

چگونه مخاطبان هدف خود را بشناسیم؟

از آنجایی که بسیاری از شرکت‌ها به شناخت مخاطبان هدف توجه کافی نمی‌کنند، این بخش را بیشتر توضیح می‌دهیم تا شما بتوانید از رقبای خود به شکل متفاوتی عمل کنید.

برای بهتر شناختن مشتریان بالقوه‌تان، لازم است نیازها و اولویت‌های آن‌ها را به دقت درک کنید. برای این کار نیاز به استفاده از ابزارها و تکنیک‌هایی دارید که در زیر به چند نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

– برقراری ارتباط مستقیم با مشتریان
– اجرای نظرسنجی‌ها از مشتریان
– مشاهده رفتار مخاطبان در شبکه‌های اجتماعی
– برگزاری جلسات با تیم فروش و پشتیبانی مشتریان

برای اینکه این تکنیک‌ها فرمول قیمت گذاری محصولات به‌صورت موثرتری عمل کنند، باید با سؤالات مستقیم و هدفمندی به شناخت مخاطبان بپردازید. به‌عنوان مثال، آیا مشتریان شما حاضر به پرداخت هزینه بیشتر برای محصولتان هستند؟ آیا می‌توانید از آن‌ها یک پایداری در خرید ایجاد کنید؟

شناخت مخاطبان کار آسانی نیست و ممکن است نیاز به چندین آزمون و خطا داشته باشد تا یک پرسنای دقیق از مخاطب خود بیابید؛ با این حال، اگر به جدیت این موضوع پرداخته شود، می‌توانید یک قیمت‌گذاری دقیق و موفق برای محصولتان انجام دهید.

حاشیه سود و هدف درآمدی را حساب کنید

یکی از مهم‌ترین مراحل در فرآیند قیمت‌گذاری محصول، محاسبه سود آن است. سود حاصل از فروش محصول، عامل اصلی است که کسب و کار شما را به راه موفقیت هدایت می‌کند. پس اهمیت بسیاری به این بخش از فرآیند قیمت‌گذاری بدهید.

بعد از انجام تحقیقات بازاریابی فرمول قیمت گذاری محصول و شناسایی جایگاه محصول خود در صنعت، هدف اصلی شما باید محاسبه یک حاشیه سود دقیق و مناسب باشد. برای این کار، باید سود را با در نظر گرفتن هزینه‌های ثابت و متغیری که در مراحل قبلی تخمین زده‌اید، محاسبه کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا یک هدف مالی مشخص داشته باشید.

با محاسبه هدف درآمدی، می‌توانید به طور دقیق‌تر به فرآیند قیمت‌گذاری بپردازید. با در نظر گرفتن تعداد مورد انتظار فروش در سال آینده و تقسیم هدف درآمدی به این تعداد، می‌توانید تخمینی از هزینه‌های تولید به دست آورید. این تحلیل به شما کمک می‌کند تا قیمت نهایی محصول خود را با در نظر گرفتن اهداف مالی و بازاریابی به‌درستی تعیین کنید.

برای نوسانات بازار آماده باشید؛ فرمول قیمت گذاری محصولات

در فرمول قیمت گذاری محصول، هیچ راه حل قطعی و مطلقی وجود ندارد. این امر به خصوص اهمیت دارد زیرا تأثیر بسزایی در سودآوری و موفقیت کسب‌وکار شما دارد. بنابراین، باید به‌طور دقیق و با دقت به این موضوع پرداخته شود.

قیمت‌گذاری بهترین ممکنه با آزمون و خطا به دست می‌آید. اگر متوجه شدید که روشی که انتخاب کرده‌اید، مناسب نیست، باید به تغییر آن فکر کنید. دو نکته کلیدی که باید در نظر داشته باشید، این است که بتوانید به‌طور مداوم سودآوری داشته باشید و در عین حال موارد هزینه‌های تولید را پوشش دهید.

توجه به جزئیات بسیار مهم است. همچنین، باید به عواملی که در قیمت‌گذاری تأثیر می‌گذارند، توجه کنید. این عوامل ممکن است تغییر کننده باشند و شما را مجبور به تغییر قیمت کنند. برخی از این عوامل شامل موارد زیر می‌شوند:

1. تعداد محصولات قابل ارسال؛
2. قیمت‌گذاری رقبا؛
3. تأثیر برنامه‌های بازاریابی و تبلیغاتی شما؛
4. نظر عموم در مورد محصول شما.

با در نظر گرفتن این عوامل، قیمت محصول شما قابلیت تغییر و تعدیل دارد. به‌طور معمول، آزمون و خطا لازم است تا به یک قیمت بهینه برسید. ممکن است بخواهید قیمت محصولات خود را با تغییرات بازار تطبیق دهید و در نهایت به یک تعادل نسبی برسید.

روش‌ های قیمت‌ گذاری محصول برای خرده فروشی

 روش‌های گوناگونی وجود دارند که می‌توانید از آن‌ها برای تعیین قیمت محصولات فیزیکی خود استفاده کنید. در ادامه، می‌خواهیم به شما این روش‌ها را معرفی کنیم.

قیمت‌ گذاری Markup؛ فرمول قیمت گذاری محصول

Markup یک روش ساده برای قیمت‌گذاری است که در آن به هزینه تولید یک واحد محصول (یا هزینه واحد) درصد ثابتی اضافه می‌شود. به عنوان مثال، فرض کنید یک فروشنده لوازم جانبی موبایل هر هدفون را با قیمت ۱۰۰ هزار تومان خریداری کرده و با قیمت ۱۲۰ هزار تومان فروش می‌دهد. در اینجا، او به هر هدفون ۲۰ درصد اضافه کرده است. بسیاری از شرکت‌های خرده‌فروشی از این روش برای قیمت‌گذاری محصولات خود استفاده می‌کنند.

قیمت‌ گذاری کیستون (Keystone Pricing)

در روش قیمت‌گذاری کیستون، شما محصول خود را با دو برابر قیمت تمام‌شدهٔ کالا به فروش می‌رسانید. به عنوان مثال، اگر شما کلاه‌های بافتنی تولید می‌کنید و هزینهٔ تولید هر کلاه برای شما 25 هزار تومان باشد، شما آن را با قیمت 50 هزار تومان به بازار عرضه می‌کنید.

اما باید هشدار دهم که استفاده از روش کیستون همانند روش Markup، باید با دقت انجام شود. اگر قیمتی که برای محصول خود تعیین می‌کنید، بیشتر از ارزش واقعی آن به نظر برسد، ممکن است با از دست دادن مشتریان روبه‌رو شوید. بنابراین، در تعیین قیمت محصولات، به ارزش واقعی و نیاز مشتریان نیز توجه کنید تا از سودآوری مداوم و رضایت مشتریان برخوردار باشید.

قیمت‌ گذاری نفوذی (Penetration Pricing)

شرکت‌های جدید و نوپایی که وارد بازار می‌شوند، اغلب از استراتژی قیمت‌گذاری نفوذی بهره می‌برند. این استراتژی دارای سه هدف اصلی است:

1. اختلال در کسب‌وکارها: با تعیین قیمت‌های پایین‌تر از رقبا، این شرکت‌ها می‌توانند بازار را برای خریداران جذاب‌تر کنند و کسب سهمی از بازار را به دست آورند. این اقدام می‌تواند باعث ایجاد اختلال در کسب‌وکارهای قدیمی‌تر و تغییر در ترکیب قدرت در بازار شود.

2. اختلال در بازار: با قرار دادن قیمت‌های پایین‌تر، شرکت‌های جدید می‌توانند بازار را تکان دهند و به دنبال ایجاد رقابت شدید با برندهای موجود در بازار باشند. این ممکن است باعث اصطکاک و اختلافات بین رقبا شود و بازار را برای نوآوری و بهبود وضعیت محصولات و خدمات آن‌ها تحریک کند.

3. جذب مشتریان با قیمتی کمتر از رقبا: با ارائه قیمت‌های پایین‌تر، شرکت‌های جدید می‌توانند مشتریان را جذب کنند و ارتباط برند با آن‌ها را ایجاد کنند. این می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا سهم بازار خود را افزایش دهند و مشتریان را به محصولات و خدمات خود متصل کنند.

در ایران، مثال‌های زیادی از شرکت‌هایی که از استراتژی قیمت‌گذاری نفوذی استفاده کرده‌اند، وجود دارد. به عنوان مثال، اسنپ و تپسی با قیمت‌گذاری کمتر نسبت به آژانس‌های سطح شهر حمل‌ونقل، بازار را تکان دادند. همچنین، فروشگاه‌های مواد غذایی مانند جانبو و افق کوروش با تخفیف‌های زیادی که روی کالاهایشان گذاشتند، از سوپرمارکت‌ها جلو زدند.

هنگامی که به دنبال انتخاب روش قیمت‌گذاری مناسب برای محصول خود هستید، باید به شرایط بازار، صنعتی که در آن فعالیت می‌کنید و نوع محصولی که می‌فروشید توجه کنید. برای این کار، باید با تحلیل دقیق و توجه به عوامل مختلف بازار، روشی را انتخاب کنید که بهترین نتیجه را برای شرکت شما به همراه داشته باشد.

قیمت‌ گذاری با نرخ ثابت (Flat-Rate Pricing)

قیمت‌گذاری با نرخ ثابت یکی از روش‌های ساده‌ی قیمت‌گذاری برای محصولات نرم‌افزاری است. شرکت‌هایی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، برای خدمات خود یک قیمت واحد دریافت می‌کنند.

فیلیمو و نماوا از وب‌سایت‌هایی هستند که محصولشان را با نرخ ثابت قیمت‌گذاری کرده‌اند. به عنوان مثال، در فیلیمو شما با پرداخت ماهانه 99 هزارتومان به تمامی فیلم‌ها و سریال‌های این وب‌سایت بدون محدودیت دسترسی دارید.

قیمت‌گذاری با نرخ ثابت مزایا و معایبی دارد. مزیت آن این است که قیمت‌گذاری را برای شما و درک قیمت را برای مشتری ساده می‌کند. از طرفی هم ممکن است که با توانایی شما در جذب مشتری تداخل داشته باشد.

نکتۀ آموزشی: بعضی از تولیدکنندگان محصولات SaaS (Software as a Service) یا «نرم‌افزار به‌عنوان یک سرویس» از قیمت‌گذاری با نرخ ثابت استفاده می‌کنند. این نوع از محصولات، نرم‌افزارهایی هستند که به‌صورت یک خدمت در اختیار شما قرار می‌گیرند؛ مثل سرویس‌ ایمیل مارکتینگ Mail Chimp یا فیلیمو و نماوا که مثال زدیم.

قیمت‌ گذاری به‌ ازای هر کاربر (Per-User Pricing)

استراتژی قیمت‌گذاری به ازای هر کاربر یکی از روش‌های محبوب در صنعت نرم‌افزار است، به‌خصوص برای محصولاتی مانند نرم‌افزارهای خدمات بر اساس اشتراک (SaaS). در این روش، قیمت بر اساس تعداد کاربران یا مشتریانی که از محصول استفاده می‌کنند تعیین می‌شود. برای مثال، گروه نرم‌افزاری مریم (مریم سافت) یکی از شرکت‌هایی است که از این استراتژی استفاده می‌کند.

به‌عنوان یک مثال، فرض کنید یک شرکت به نام ABC که مشتری مریم سافت است، از فونت فارسی آن‌ها استفاده می‌کند. هزینه این فونت برای هر کاربر 100 هزارتومان است. اما وقتی ABC تصمیم می‌گیرد دو کاربر جدید را به فونت اضافه کند، باید 20 درصد اضافی بپردازد. پس در این صورت، هر کاربر جدید به ازای نصب فونت، 120 هزارتومان (100 هزارتومان هزینه اصلی + 20 هزارتومان) را پرداخت می‌کند.

این روش قیمت‌گذاری به ازای هر کاربر به شرکت‌ها امکان می‌دهد که با توجه به میزان استفاده‌کنندگان خود، درآمد خود را افزایش دهند و در عین حال انگیزه‌ای برای مشتریان داشته باشند تا تعداد کاربران خود را افزایش دهند.

قیمت‌گذاری با نرخ ثابت نیز همانند مدل قیمت‌گذاری به ازای هر کاربر، روشی ساده و موثر برای تعیین هزینه‌ها است. با این روش، هر چه بیشتر کاربران را جذب کنید، درآمد بیشتری خواهید داشت.

اما مشکلاتی نیز در این روش وجود دارد. استفاده از سیستم قیمت‌گذاری به ازای هر کاربر ممکن است مشتریان را ترغیب کند تا به دنبال راه‌هایی برای استفاده از خدمات بدون پرداخت هزینه بگردند. علاوه بر این، اگر تعداد کاربران جذب شده کمتر از هدف مورد انتظار باشد، این روش ممکن است به سودآوری کسب‌وکار کمک نکند.

پس اگر متوجه شدید که استراتژی قیمت‌گذاری به ازای هر کاربر از نظر روانشناسی قیمت گذاری برای کسب‌وکار شما مناسب نیست، بهتر است به روش‌های دیگری که پیشنهاد شد، مراجعه کنید.

قیمت‌ گذاری سطحی (Tiered Pricing)

یکی از استراتژی‌های کلیدی برای تعیین قیمت محصولات نرم‌افزاری، قیمت‌گذاری سطحی است. با استفاده از این روش، شرکت‌ها قادر خواهند بود گزینه‌های مختلف قیمتی را بر اساس نیازها و بودجه‌های متفاوت مشتریان ارائه دهند.

نقطه قوت قیمت‌گذاری سطحی این است که می‌تواند دامنه وسیعی از مشتریان را جذب کند. این مدل نشان‌دهنده درک کامل از نیازهای مشتریان و توجه به پرسونای آنها است.

در وبزی، برای هر دو خدمت فروشگاه‌ساز و سایت‌ساز از مدل قیمت‌گذاری سطحی بهره برده‌ایم. با مراجعه به صفحه «تعرفه ساخت سایت» می‌توانید مشاهده کنید که ما به دقت به بودجه و نیازهای مخاطبان خود توجه کرده و پیشنهادهای متنوعی را ارائه داده‌ایم.

همانند سایر استراتژی‌ها برای فرمول قیمت گذاری محصول، قیمت‌گذاری سطحی نیز می‌تواند دو لبه شمشیر باشد؛ یعنی هم می‌تواند کسب‌وکار را به موفقیت‌های بزرگ برساند و هم ممکن است باعث شکست آن شود. این روش به شما این امکان را می‌دهد که به نیازها و اولویت‌های مختلف مشتریان توجه کنید، اما اگر گزینه‌های بیش از حدی ارائه دهید، ممکن است مشتریان دچار سردرگمی شده و از خرید منصرف شوند.

مثال‌ های قیمت‌گذاری محصول با استراتژی‌ های مختلف

در ادامه مقاله فرمول قیمت گذاری محصول، مثال های متفاوت با استراتژی های مختلف معرفی می کنیم تا این موضوع را به صورت عمیق تر یاد بگیرید.

قیمت‌ گذاری محصول نشانه‌ ای

قیمت‌گذاری به‌همراه هزینه، که به آن قیمت‌گذاری نشانه‌ای نیز می‌گویند، یکی از ساده‌ترین روش‌ها برای تعیین قیمت یک محصول است. در این روش، ابتدا محصول تولید می‌شود، سپس درصدی ثابت به هزینه‌های تولید اضافه می‌کنید و در نهایت آن را به فروش می‌رسانید.

فرض کنید برای قیمت‌ گذاری کالا به‌تازگی یک فروشگاه آنلاین تیشرت راه‌اندازی کرده‌اید و می‌خواهید قیمت یک تیشرت را محاسبه کنید. هزینه تولید تیشرت به این صورت است:

– هزینه مواد: ۱۵ هزار تومان
– هزینه کار: ۵۰ هزار تومان
– هزینه حمل و نقل: ۱۵ هزار تومان
– هزینه‌های بازاریابی و سربار: ۲۰ هزار تومان

برای تعیین قیمت نهایی، می‌توانید 35 درصد نشانه‌گذاری را به مجموع هزینه‌ها که ۱۰۰ هزار تومان است، اضافه کنید. فرمول قیمت‌گذاری به این شکل خواهد بود:

هزینه کل (۱۰۰ هزار تومان) x ضریب نشانه‌گذاری (1.35) = قیمت فروش نهایی (۱۳۵ هزار تومان)

ادامه دارد…

 

دیدگاه خود را در میان بگذارید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمتهای مورد نیاز علامت گذاری شده اند *